از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: «کسی که بیدلیل در مسجد با مسلمانان نماز به جا نمیآورد، او را نماز(کامل) نباشد.»
همچنین فرمود: «نماز به جماعت سنت است اگرچه بر نوک نیزه باشد.» (کنایه از اینکه هرچند در سختترین شرایط باشد) و فرمود: «اگر درباره کسی که در نماز جماعت شرکت نمیکند پرسش شد، بگو: او را نمیشناسم.» (علامه مجلسی ذیل این روایت به نقل از امام صادق(ع) مینویسد: چنین کسی به عدالت شناخته نمیشود و غیبتش جایز میگردد و از وی باید کناره گرفت) (بحار، به نقل از النغلیه)
ترجیح نماز جماعت بر سایر امور
به نماز اول وقت خیلی مقیّد بود. یک روز در مجلس جشنی بودیم، نزدیک غروب بود که من به اتفاق خانوادهام سراغ شهید را گرفتم و هرچه جستجو کردم، ایشان را ندیدم. بعد از مدتی ایشان آمدند، گفتم: «کجا بودید؟ ما خیلی وقت است منتظر شما هستیم.» شهید گفت: «دیدم موقع نماز است، رفتم مسجد و نماز خواندم.»
از امام محمد باقر(ع) پرسیده شد: آیا نماز جماعت واجب است؟ فرمود: «نماز واجب است و جماعت واجب نیست ولی سنت است و هر کس از روی اعراض و رویگردانی آن را ترک کند، بدون اینکه عذر و علتی داشته باشد، نمازی برای او نیست.(بحار، ج 85، ص 442)
استقبال از نماز جماعت
در مراسم مذهبی و ادعیه شرکت میکرد و هر روز قرآن میخواند و تأکید داشت قرآن را با معنی بخوانید و بفهمید. همچنین در مورد نماز جمعه خیلی سفارش میکرد. صبوری و توجه به نماز از مهمترین خصوصیات او بود. همیشه سعی میکرد چند دقیقهای قبل از نماز در محل نمازخانه یا مسجد حضور پیدا کند و همیشه قبل از نماز دعا میخواند.
راوی: همسر شهید علی ترک جوکار
امام صادق(ع) فرمودهاند: «جماعت و اجتماع در نماز برای شناخت کسی است که نماز میخواند از آن کس که نماز(به جماعت) نمیخواند؛ و شناختن کسی که بر اوقات نماز مواظبت میکند از کسی که نماز را ضایع میگرداند و اگر نماز جماعت نبود کسی نمیتوانست به شایستگی کسی گواهی بدهد زیرا کسی که نماز به جماعت نخواند نمازی برای او نیست مگر اینکه به دلیلی به جماعت نرود. (عللالشرایع، ج 2، ص 15)
جماعت در خط مقدم
در یکی از سنگرهای خط مقدم پنج شش نفری جمع شده بودیم، شهید چراغچی و شهید خادمالشریعه هم حضور داشتند، وضو گرفتیم و آماده خواندن نماز شدیم. شهید چراغچی معمولاً به شهید خادم اصرار میکرد که جلو بایستد و شهید خادمالشریعه طفره میرفت. میگفت: «از من بهتر، شما هستید، شما باید امام جماعت باشید.» اما شهید ولیالله چراغچی قبول نمیکرد و به زور، او را جلو میانداخت و میگفت: «برادر خادم! شما در اینجا فرمانده هستید و باید در نزد خدا هم نماینده و امام ما باشید! یک طرفی که نمیشود، باید هم فرمانده دنیایی ما و هم فرمانده آخرتیمان باشید.
راوی: سید محمد حسینی، همرزم شهیدان
امام علی(ع) روزی صبح ابودردا را در خواب یافت، او را صدا زد و فرمود: «تو را چه میشود؟» گفت: «مقداری از شب را بیدار بودم، به همین علت خوابیدم.»
امام(ع) فرمود: «آیا نماز جماعت صبح را ترک کردی؟» گفت: «آری.» امام(ع) فرمود: «ای ابودردا نماز جماعت عشا و صبح نزد من محبوبتر از این است که مابین آن دو نماز بیدار باشم، شنیدم رسول خدا(ص) فرمود: اگر میدانستند در جماعت عشا و صبح چقدر فضیلت است، در آن حضور مییافتند، اگر چه چهار دست و پا باشند، زیرا این دو جماعت، بیدار ماندن مابین آن دو را جبران میکند.» ( بحار، ج85، ص442)